beside one's self

bəsa͡id wɑnz sɛlf


فارسی

1 عمومی:: ازخود(بیخود، دیوانه‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code